به اميدي به سوي خانه لطف تو رو كردم حريمت را به شوق وصل مهدي جست و جو كردم
به فرزند عزيزت از زبان من بگو مهدي به هر جا و به هر محفل به يادت گفتگو كردم
رضاي مهديت باشد رضاي تو رضا جانم پدر را با پسر بهر وصالش رو به رو كردم
اگر چه گل ندارد در كنار مهديت بويي به ياد او كنار مرقدت صد غنچه بو كردم
اگر چه گل ندارد پيش رنگ روي او رنگي ولي هر گل كه ديدم ياد رنگ روي او كردم
الا يا ضامن آهو به مهدي عزيزت گو من اين آلوده دامن را ز رحمت شستشو كردم