به نام الله*
موضوع مقاله:
ده معيار برتر براي يک ازدواج موفق *
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعریف ازدواج:
ازدواج از نقطه نظر اجتماعی تهداب خانواده را بنياد گذاشتن است . خانواده اجتماع کوچکي است که به نوبه ی خود سهم خيلی بزرگی را در ايجاد يک اجتماع سالم
و يا نا سالم ايفا ميکند . اگر جامعه را به بنا و يا ساختمانی تشبيه کنيم ، هر خانواده در حقيقت خشتی از خشتهای اين بنا را مانند است که فاسد و يا پوسيده بودن
خشت، خشت اين بناء سلامت و استحکام سختمان و بناء را تهديد ميکند.
پس از این تعریف نسبتا" جامع نتیجه حاصل می شود:
واضح و مبرهن است که اگر خواهان داشتن اجتماع سالم و بی عيب و نقص هستيم، اجتماعی که در آن افراد بدون داشتن بيم و هراس از همديگر در فضای کاملا امن زنده گی خويش را ادامه دهند و جامعه و اجتماع مناقض حق و حقوق انفرادی و بشری افراد نگردد، بايد به تشکيل خانواده و يا به اصطلاح ديگر به هم پيوستن و ازدواج دو فرد مهم و اصلی تشکيل دهنده ی خانواده اين هسته تشکيل دهنده ی اجتماع نهايت توجه را معطوف داشت.
ده معیار برتر برای یک ازدواج موفق:
برای ايجاد يک خانواده ی حقيقی و سالم و يا به عبارت ديگر برقراری ارتباط درست متکی بر معيار های شناخته شده ، محک خورده و ثابت بين دو پايه اصلی
تشکيل دهنده ی خانواده زن و شوهر* به چه نکاتی بايد توجه شود ؟ و چه معيار های بايد برای انتخاب همسر و ازدواج در نظر گرفته شود ؟
با طرح این سوال به شرح چند مورد اشاره می کنیم:
1-شناخت متقابل و کلی از شخصيت همديگر 2-موجود نبودن تفاوت سنی خيلی زياد 3-همسان بودن و همسو بودن ، از نقطه نظر سواد ، تحصيل و درجه ی اقتصاد و داشتن فرهنگ و لسان و دين مشترک 4-موجود بودن روابط و مناسبات خوب و حد اقل عادی بين فاميل های دو طرف
5-موجود بودن عشق و علاقه و محبت متقابل بين دو طرف
6-داشتن اطمینان و اعتماد، به هر دو طرف خانواده
7-توجه داشتن به احساسات و خواسته های دختر و پسر
8-در نظر گرفتن سلامت جسمی -روحی بین دختر و پسر
9-استفاده از تجربیات دیگران در امر ازدواج، مخصوصا پدر و مادر
10-بحث و گفتگو با یک مشاور بسیار فهمیده و کاردان
هرگاه در انتخاب همسر نکات فوق در نظر گرفته شود ، خوشبختی و موفقيت در زنده گی زناشوهری تضمين شده است.
نکاتی که فوقا ذکر شد همه لازم و ملزوم يکديگرند و هيچ کدام به تنهايی نميتواند ضامن بقاء و موفقيت يک رشته شود ، اما اين استثناء را در مورد يکی از اين فقره- ها ميتوان قايل شد و آن عشق و محبت است.عشق و محبت و دوستی که بر مبنی شناخت متقابل از يکديگر و بدور از شتابزده گی ها و احساسات محض خالی از عقلانيت و عاری از هرگونه هوا و هوس ، استوار باشد ، پل ارتباطی مستحکم و استوار است بين - مرد و زن - که هيچ طغيان و طوفانی قادر به خرابی و در شکستن آن نخواهد بود.
عشق و محبت که بر مبنی شناخت متقابل و در مدت زمان لازم شکل گرفته باشد مورد است که ميتواند تمام موارد بالا را تحت الشعاع خود قرار دهد ، به عبارت
ديگر طرفين در اين ارتباط عاطفی کشته و مرده ی چشم و ابرو و قد و بالای همديگر نبوده ( بايد خاطر نشان ساخت که وضع ظاهری رکن است که در مرحله ی
نخست آشنايی رول اساسی را بازی ميکند ، به گفته ی بعضی ها محبت از چشم آغاز ميشود منظور اينست که عشق واقعی فقط به وضع ظاهر خلاصه نميشود و بايد تطابق روحی هم موجود باشد تا دو طرف بتوانند واقعا نسبت به همديگر محبت داشته باشند ) بلکه عاشق خو و سيرت همديگر نيز هستند و يا به عبارت ديگر اشتراک نظر داشتن باعث ميشود دو فرد احساس و علاقه شديد نسبت به همديگر پيدا کنند و عکس قضيه اختلاف نظر باعث کدورت و ايجاد نفرت بين دو فرد ميشودوقتی ارتباط بين دو فرد را عشق اينچنينی رقم زند ديگر برای طرفين اقتصاد ، تفاوت سنی ، قوم و مليت ، سواد و تحصيل وغيره وغيره مطرح نخواهد بود و اين همان عشق است که به قول شاعران عاشق مجنون وار برای وصال معشوق سر به صحرا ميزند.
و حال ببينيم اجتماع ما چگونه شکل ميگيرد و خانواده که اساس و تهداب يک جامعه را تشکيل ميدهد با در نظر داشت چه اساسات و معيار های تشکيل ميگردد ؟
صرف نظر از محدود خانواده هاييکه تعداد شان انگشت شمار است و آنان تا اندازه به نکات فوق الذکر در ازدواج توجه ميکنند ، اکثريت خانواده های سنتی ما بيشتر به سنت های مروج در بين مردم در امر ازدواج ارزش قايل اند تا نکات چون رضايت طرفين قضيه و سن و سال وغيره وغيره...
مطابق عرف و سنن ما اين والدين دختر و پسر است که در مورد همسر آينده انان تصميم ميگيرند( مخصوصا در مورد دختران ) والدين پسر ، دختری را مطابق سليقه و ملاحظات شخصی شان انتخاب و به خواستگاری او ميروند و والدين دختر بعد از تحقيق در صورتيکه طرف خواستگار را منطبق با معيار های شان يافتند به خواستگار جواب مثبت ميدهندچه بسا عروس و دامادهاييکه برای اولين بار در شب عروسي است که موفق به زيارت هم ميشوند و چه بسا عروس های بخت بر گشته ای که بعد از ديدن آقا داماد حالت ضف برايش دست داده و در ميان هياهو و ازدحام سقوط ميکنند ( شايد دختر بيچاره در روياهايش مرد آينده اش را آنطور که دلش خواسته ترسيم کرده و اکنون با عکس آن در حقيقت مواجه شده)
از نکته نظر سنن و آداب مردم پسند ما ، موجوديت هرگونه رابطه بين دختر و پسر -ولو سالم و عاری از هرگونه سو استفاده ها- مترادف با بدنامی و اعمال منافی عفت و آبرو تلقی ميشود ، نميدانم اين فرهنگ ما بر گرفته و نشات کرده از کجا و چه منبع است ؟ اسلام ؟ نه .!در اسلام مرد و زن به قصد ازدواج ميتوانند همديگر را ببينند و از نقطه نظر احکام نگاه -نگاه که به قصد تحقيق برای ازدواج باشد چه از سوی مرد چه از طرف زن حرام نيست .- رکن از ارکان که بايد در ازدواج از نظر اسلام در نظر گرفته شود - رضايت باطنی طرفين عقد است و هرگاه يکی از طرفين با اکراه وادار به ازدواج شده باشد نکاح از نظر شرعی درست نميباشد . در جامعه ما عرف و سنت ها بعضا چنان پررنگ ميشوند که حتی احکام دينی را هم کمرنگ ميسازند . بايد گفت جامعه ی ما بيشتر قومی -قبيلوی است تا اسلامی!!!
متاسفانه در جامعه ی ما نه شرايط آشنا شدن سالم و شکل گرفتن محبت های بر اساس شناخت موجود است و نه فرهنگ درست اين ارتباط وجود دارد.
زيباترين ، پاکترين ،والاترين و پرمعنی ترين واژه ( عشق ) در جامعه ی ما چنان با سوء تفسير و سو استفاده های ناجايز مواجه گرديده که به بدنام ترين هرزه ترين واژه مبدل گرديده : اگر به پدری بگويند پسر اش عاشق شده ، مثل اين ميماند که به او فحش ناموس داده باشند و با اين وضع حال و اوضاع دختران بخودی خود معلوم است(واقعا منو ببخشید از این جمله ای که گفتم- ولی واقعا راستشو میگم)
در چنين جامعه ای با چنين طرز فکر بزرگترين خيانت را سياستمداران و يا بهتر بگويم زمامداران ما در طول تاريخ در قسمت معنی و درک درست از عشق و محبت روا داشته اند چنانچه هر کدام برای جاگزين کردن يک شبه ی فرهنگ وارداتی شان بدون در نظرداشت روحيات و طرز فکر جامعه به نمايش فيلم های در جامعه پرداخته اند که از روابط آزاد و بی بند و بار دختران و پسران حکايه کرده و نام پاک عشق را بالای آنها گذاشته اند و باعث سياه شدن معنی عشق پاک مشرق زمين شده اند
.گاهی پیش می آید که خانواده های دختر و پسر نسبت به هم کم اعتماد هستن و همین مسئله باعث می شود که خانواده ها در مسائل شخصی دختر و پسر خود دخالت
کنند و برای آنها اسباب ناراحتی را فراهم کنند.
اگر دخالت خانواده های دو جنس مخالف در مورد مسائل دختر و پسر کم شود و آنها به خود تلقین کنند که دختر و پسرشان دیگر جداگانه برای خود زندگی می کنند
به طور حتم اختلافی بین آنها رخ نمی دهد.
بیشتر اختلافاتی که بین زن و شوهر رخ می دهد، ناشی از این است که خانواده های دو طرف در مورد مسائل شخصی دختر و پسرشان دخالت می کنند.
به طور مثال مادر شوهر اطمینان کامل به خانواده ی طرف ندارد و در حین خواستگاری هیچ واکنشی نشان نمی دهد، اما بعد از مدتی معلوم می شود که مادر شوهر
از خانواده ی عروس ایراد می گیرد و باعث یک سری کدورت و نفرت بین خانواده ها ایجاد می شود.
پس لازم به ذکر است که قبل از اینکه دست به انجام مراسم ازدواج بزنند، باید اطمینان دو خانواده از هر نظر تامین شود تا بعد باعث یک سری مشگلات بیهوده و
پوچ نشود.
اما مورد بسیار مهم از نظر من توجه داشتن به احساسات دو طرف زوج می باشد. چرا که توجه داشتن به احساسات دختر و پسر باعث می شود که عشق و علاقه
بین آنها افزایش یابد.خانواده هایی که اصلا نمی گذارند دخترشان شوهر خود را ببینند کاملا در اشتباهند و هیچ توجه خاصی به احساسات آنها ندارند.
گاهی دیده می شود که دختری به عقد پسری در آید و آنها تا شب عفاف همدیگر را نبینند-اما بعد از ازدواج پسر نسبت به همسر خود کدورت نشان می دهد.
به فرض من شاهد این بوده ام که پسری بعد از ازدواج به خاطراینکه یک خال روی بدن همسرش دیده است-دست به طلاق دادن همسرش نموده است.پس می توان گفت که نقش احساس دختر و پسر در ایجاد یک ازدواج موفق بسیار حائز اهمیت است.
احساس دو زوج به عشق و علاقه ی دو طرف بستگی دارد و اگر خانواده ها سدی برای بروز احساسات دختر و پسرشان شوند، بدون شک ضرر می کنند و دیگر
نمیتوانند چنین ضرری را جبران کنند .
در نظر گرفتن سلامت جسمی -روحی بین دختر و پسر
طرح یک سوال؟
آیا سلامتی جسمی-روحی در امر یک ازدواج موفق نقش دارد یا نه؟
به طور حتم یکی دیگر از معیارهایی که در امر یک ازدواج موفق نفش بسیار مهم دارد، در نظر گرفتن سلامتی جسمی-روحی دختر و پسر می باشد.
گاها دیده می شود که بعد از ازدواج یک سری بیماریهایی در دختر یا پسر پدیدار می شود. علت چیست؟
واقعا بدورست که یک سری موراد بسیار مهم را از دختر یا پسری که میخواهند با هم ازدواج کنند را پنهان کرد. اگرخانواده ها تمام خصوصیات یا احیانا بیماریهای دختر یا پسر را مورد بحث قرار دهند، بهتر از این است که بعدا دچار مشگل شوند.
در نظر گرفتن سلامت جسمی- روحی کمک شایانی به امر یک ازدواج موفق می نماید. شاهد این هستیم که دختر یا پسری از نظر جسمی سلامتی کاملی دارند.
ولی بعد از عقد یا ازدواج معلوم می شود که یکی از زوجین دارو مصرف می کند و روانی می باشد. یا دیده می شود که یکی از زوجین معتاد به مواد است.
اعتیاد به مواد بیشتر در آقایان مشاهده می شود تا خانم ها-
نتیجه اینکه اگر واقعا معیاری که در فوق ذکر شد مد نظر گرفته شود به طور حتم یک ازدواج بسیار موفق را در پی خواهد داشت.
مورد بعدی استفاده از تجربیان پدر و مادر می باشد.
منظور از استفاده از تجربیات پدر یا مادر به این معنی می باشد که از آنها درس زندگی بیاموزیم نه اینکه از آنها تقلید کنیم. پدر موظف است که پسر خود را نصیحت
کند و به آن درس زندگی بیاموزد و او را در رشد فرهنگ زندگی کردن یاری رساند. همچنین یک مادر موظف است که راه و روش زندگی کردن را به دختر خود
بیاموزد. مسئولیت مادر در فهم و رساندن کمک و نشان دادن راه و روش زندگی به دختر خود نسبت به پدر بیشتر می باشد.
اگر دختر یا پسری خجالت می کشند از اینکه از مادر یا پدر خود سوال کنند می توانند سوال خود را با طرح یه قضیه از دوستانشان به طور مثال مطرح کنند.
لازم به ذکر است که پدر و مادر نباید منتظر این باشند که دختر یا پسرشان سوال کنند-باید خود اقدام کنند.
دختر و پسر موظف به این هستند که در طول مدتی که با خانواده ی خود هستند، بیشترین تجربیات را به دست آورند. گاهی شاهد بوده ام که مادری به دختر خود
گوشزد می کند که اگر شوهرت بر سر تو داد زد-زندگی خود را رها کن تا دیگر بداند داد زدن یعنی چه------دختر باید بداند که گاهی می شود با صبر و حوصله
یک زندگی مفید را ایفا کرد.
بدست آوردن تجربه یکی از معیارهایی است که دختر و پسر را در امر ازدواج موفق می گرداند. اگر تجربه باعث جلوگیری از خطاها می شود، پس می توان گفت:
تجربه یعنی کشف زندگی*
معیار دیگر که در این عصر بسیار مورد تاکید هست، گفتگو با یک مشاور کاردان در امر ازدواج می باشد. یک مشاور کمک می کند تا از خطرات بعد از ازدواج
دختر و پسر جلوگیری کند و واقعا توصیه می شود که قبل از ازدواج با مشاور بحث و گفتگو شود.
من طبق موارد مورد نظر، به بحث کامل این معیار بسیار مهم و حیاتی می پردازم و موارد آن را به صورت گروهی تقسیم بندی می نما یم.
انسان برای رسیدن به یک هدف مهم نیاز به راهنما دارد، همانگونه که پیامبران آمدند و راه رسیدن به خدا را به انسانها نشان دادند.
پس آیا می شود زندگی دو زوج را در این عصر و زمان خالی از مشاور گذاشت؟
مسلما" جواب منفی است. دنیای امروزی حتما نیاز به راهنما و مشاور دارد-آن هم در مورد یک زندگی هدف دار.
نمی شود در این عصر بسیار پر شیب ازدواج را آسان در نظر گرفت-(البته نظر من هستش)-مگر آنکه دختر یا پسری بر اساس شهوت و هوس عاشق شوند! که این چنین عشقی پایانش جدایست.
یک مشاور تمام راه های یک ازدواج موفق را مورد بحث با زوجین قرار میدهد.
به نظر من اگر یک ازدواج بدون بحث با مشاور، آغاز شود-----بعدا یک سری مشگلات بین زوجین به وجود می آید که جبران آن بسیار دشوار است.
یک مثال بسیار مهم"
یک دختر و پسر که نسبت به هم خویشاوند هستند-بدون مشاور یک زندگی آرامی را آغاز می کنند-بعد از اینکه صاحب فرزندی شدند-می بینند که فرزندشان دچار
یک سری بیماری هایی است-به پزشک که مراجعه می کنند تازه می فهمند که چه اشتباهی کرده اند که بدون مشاور-زندگی خود را آغاز کرده اند-
پس در اینجا بیشتر به موضوعات مشاور حین ازدواج اشاره می کنیم.
تعریف اصطلاح*مشاوره حین ازدواج*:
مشاوره حين ازدواج با هدف افزايش آگاهي زوجين نسبت به مسائل بهداشتي ، جمعيتي و روشهاي پيشگيري از بارداري براي زوجيني که جهت انجام آزمايشات قبل از ازدواج به مرکز مراجعه مي کنند انجام مي گيرد و در زمينه موضوعات زير با آنها
گفتگو مي شود:·
مسايل دوران بلوغ و قاعدگي·
مشکلات ازدواج فاميلي و ژنتيکي·
بيماريهاي آميزشي·
بهداشت رواني·
مسايل و مشکلات رشد بي رويه جمعيت·
روشهاي پيشگيري از بارداريمسايل دوران بلوغ و قاعدگي
بلوغ مرحله بحراني است که در گذر از اين دوره ، زير بناي زندگي بزرگسالي فرد پي ريزي مي شود و از نظر مسائل جنسي اين دوره پر مخاطره ترين مرحله زندگي فرد است و در نتيجه امکان بروز انحرافات و لغزشهاي جنسي در اين زمان بيشتر است دامنه سن شروع بلوغ در پسران 10 تا 14 سالگي و در دختران 8 تا 12 سالگي است
قاعدگي يکي از نشانه هاي مهم بلوغ در دختران است که معمولا" در حوالي سن 12 سالگي واقع مي شود استحمام مرتب در دوران قاعدگي براي حفظ بهداشت بدن ضروري است به علت آنکه حداکثر رشد جسمي قبل از شروع قاعدگي است بايستي به کيفيت تغذيه در سالهاي قبل از قاعدگي توجه شود و از مواد غذايي پر پروتئين همراه با انرژي کافي و ويتامين دار بيشتر استفاده شود.
مشکلات ازدواج فاميلي و ژنتيکي
در موارد زير مشاوره با متخصصين جهت جلوگيري از تولد نوزاد غير طبيعي توصيه مي شود:·
ازدواج فاميلي·
ازدواج در سنين بالاتر از 35 سال·
چنانچه پس ازازدواج نوزاد غيرطبيعي متولد شود قبل ازاقدام به حاملگي بعدي بايستي مشاوره ژنتيک صورت گيرد·
در صورت وجود سابقه سقط هاي مکرر
بيماريهاي آميزشي
تعریف بیماریهای آمیزشی"
به آن دسته از بيماريهايي که از راه تماس جنسي انتقال مي يابند بيماريهاي آميزشي گفته مي شود .
علائم بيماريهاي آميزشي در زنان عبارتند از:
·
وجود ترشحات بد بو با رنگ غير طبيعي·
وجود جوش يا زخم در ناحيه تناسلي·
درد زير شکم·
قاعدگي غير طبيعي و درد ناک·
خارش ناحيه تناسلي·
سوزش ادرار·
تورم ناحيه تناسلي·
درد به هنگام نزديکيبخاطر داشته باشيد از آنجائيکه بيماريهاي آميزشي اگر تحت درمان قرار نگيرند ممکن است به نازايي ، اختلالات مغزي و سرطان و غيره در آينده منجر گردند لذا توصيه مي گردد علائم بيماريهاي آميزشي را جدي گرفته و با مشاهده هر يک از علائم بيماري به پزشک مراجعه نمائيد.
بهداشت رواني
در بيماريهاي رواني تغييرات غير طبيعي در رفتار و روان شخص به وجود مي آيد و باعث اختلال در فعاليتهاي فرد مي شود جسم و روان بهم وابسته هستند و عده اي به دليل اينکه هنوز نمي دانند بيماري رواني چيست هنگامي که به مراکز بهداشتي و در مانگاهها و يا بيمارستانها مراجعه مي کنند غالبا" بيماريهاي جسمي را مطرح مي کنند پنج پيام بهداشتي زير مي تواند تا حدي از بروز ناراحتيهاي رواني بکاهد:
·
مراقبتهاي بهداشتي دوران بارداري در پيشگيري از ناراحتي هاي عصبي نوزاد نقش مهمي دارد· تغذيه مناسب باعث تکامل رشد رواني کودک مي گردد
· محيط اجتماعي کودک در رشد رواني کودک تاثير مستقيم دارد
· خانوادهها بايد از علائم اخطار کننده ناراحتي هاي رواني آگاه باشند
· آموزشهاي الهي در پيشبرد برنامه هاي بهداشت روان فرد و اجتماع موثر است
مسايل و مشکلات رشد بي رويه جمعيت
هدف از اجراي برنامه هاي تنظيم خانواده ، تامين سلامت مادران و کودکان از يک طرف و از طرف ديگر ايجاد هماهنگي بين رشد جمعيت و ابزار و عوامل توسعه اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي کشور است که نهايتا" تامين عدالت اجتماعي را نيز ميسر مي سازد.
مشکلات ناشي از رشد بي رويه جمعيت
· مسکن نامناسب
· سو تغذيه
· بيسوادي ،بيکاري
· شغل هاي کاذب
· مشکلات اقتصادي ،اجتماعي و فرهنگي
·
محروميت از تحصيل و آموزش ناکافي· فضاي آموزشي نامناسب
نتیجه:
حال که به برسی و موارد بسیار مفید، بحث و گفتگو با مشاور را مطرح نمودیم، میتوان به جرات گفت که عدم مشاور حین ازدواج، یعنی افزایش مشگلات ازدواج .
پس یکی از مهمترین معیارهای مهم برای یک ازداوج موفق بعد از معیار
عشق و علاقه ی دو جنس مخالف ، مشاور در حین ازدواج می باشد تا زوجینراه و روش زندگی و ازدواج را به خوبی تجربه کنند.