تقدیم به کسی که عشق را درقلبم آرام آرام بیدار کرد
به نام تک تک آرزوها
لحظه های نبودنت را در کنار لحظه های بودنت سرودم
نمیدانستم که جدایی سرفصل هر محبت و عشق دنیاییست
اگر گلها معنای خوشبو بودن را بر قلب هر عاشق به تصویر کشیدند
پس چرا اینگونه گلها قلبها را به تصویر طبیعت ترجیح ندادند؟
ترسیدند مانند طبیعت گلچین خوبان کنند
حال در گوشه ی این دنیا تنها به تو می اندیشم
اندیشیدن من بسان ماهی بیرون از محیط دریای بی کرانست
چقدر قلبش می تپد تا شاید زودتر جانش به آخر زندگی مهلت دهد
زیبا نوشتنم را با نگاه تو آراستم
و آنگاه که دوست داشتن در کنار دوست داشتن معنای دوست داشتن خواهد گرفت
دیگر دیرست
افسوس که عشق این زمان پارک و موبایل و شماره است
افسوس که عشق این زمان ماشینو سرمایه است
آن زمان که عشق معنای قلبها را داشت گذشت
دیر زمانیست که طلاق ها جای عاشق خانه ساختند
به خدا زندگی آسانتر از خود زندگیست
چرا گوش ها دیگر نمی شنوند
چرا چشم ها دیگر نمی بینند
انگاری وحشت دوزخ از دل ها به جای دور مسافرت کرده اند
انگاری بهشت برین در این دنیا خانه دارد
بر روی بام خانه ای که هیچکسی در آن نبود
با خطی که معنای عشق نداشت نوشتم
بزودی در دنیای فانی ، فانی می شویم
و خانه ی قبر را آغوش می فشاریم
تنهایی دیگر هیچ
خاک قشنگترین واژه ی غریب
و عشق تنها واژه ی نزدیک
و هر دو از آن خداییم و هر لحظه خدا ما را می خواند
انگاری مرگ نزدیکست
تنها واژه ای که ماندگارست
عشق همیشگیست
یاد روزهای با تو بودن بخیر
اشک
چشم
غم
دل
قلب
همه از همیم
دوست داشتن یعنی فهم-درک-انتظار
و این جمله ها یعنی
عشق
***
سید رسول تنهای تنها