دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 344146
تعداد نوشته ها : 228
تعداد نظرات : 183
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

بسم رب شهدا یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود روزای جبهه و جنگ

روزای قشنگی بود روزای سخت جدایی

کاشکی جنگ تموم نمی شد میشدیم کربلایی

تویه جنگو جبهه ها یه بچه ی کوچیک بودم

نبودم جبهه ولی من به اونا نزدیک بودم

خاطرات اونروزا هیچوقت ز یادم نمیره

مرغ دل بیاد تابوت شهید پر میگیره

مادری چشمش به در چرا عزیزم نیومد

بعد چندروز پسرش به رویه دستا میومد

اما بعد جبهه ها ما از خوبا جدا شدیم

لباس خاکی فراموش شدو بی وفا شدیم

یا ابا صالح پس کی میایی

دست بیعت به شهیدو آرمانش نزدید

اون چیزی که اونا خواستن ماها هرگز نشدیم

اونجا با ذکر حسین شبونه معور میزدن

همه جا جار میزدن غلام ابن الحسنم

ذکر یا بن السگری از لبشون کم نمی شد

غیر یا مهدی چیزی به دردا مرحم نمی شد

اینجا کم کم خاطراتو از تو ذهنا میبرن

دیگه حرفی از شهید تو مجلسا نمیزنن

اونجا ناله میزدن چرا آقامون نمیاد

حال جبهه خبر از حضور آقامون میداد

اینجا خون به قلب ناز مهدی زهرا شده

صوت موسیقی تنین انداز محفلها شده

اونجا کرخه و دو کوهه جنته جانبازا بود

جزرو مد رود دز مبهوته اشک چشما بود

اینجا با زخم زبون جانبازو تحویل میگیرن

همه ی عزتو تو ثروتو تحصیل میبینند

اونجا سربند ابالفضل به همه توون میداد

بسیجی با لب تشنه لب دریا جون میداد

اینجا غیرت میدنو عشق تمدن میخرن

با حجاب بی حجاب دم از تمدن میزنن

اونجا رفتن رویه میم که دنیا رو رها کنیم

درد بی درمون دنیا دوستی رو دوا کنیم

اونجا زیر برفو بارون تویه سنگرای سرد

اینجا ویلاو تجمل رو دلا نشونده درد

یکی محزون یکی خندون شیوه ی اونا نبود

این طریقه نبویو سیره ی مولا نبود

در ازای پاره ی دلی که جبهه داده بود

خونه ی خشتی سزای مادر شهید نبود

این وصیتنامه ی بتشکن خمین نبود

روی بوم خونه ها جز پرچم حسین نبود

یا ابا صالح پس کی میایی

کوچه های شهر ما بی روضه و دعا نبود

جای هر خون شهید تو مجلسا گنا نبود

رهبر غریب ما اونروزا دلگیر نبود

صورت شبیه ماهش اینقدر پیر نبود

رد پای شهدا تو زندگیا گم شده

شیوه ی عصر جهالت شیوه ی مردم شده

یا ابا صالح پس کی میایی

چطوری روز قیامت آقارو صدا کنیم

تو چشای مادرش زهرا چطور نگا کنیم

آقا جون دستم بگیر رنگ جماعت نباشم

دیگه از جدت حسین دارم خجالت میکشم

حالا که اومده مردی که رفیق شهداس

بچه ی جبهه و جنگو باصفاو با خداس

اومدم آشتی کنم با تو به والله آقا جون

روتو بر نگردون از من جون زهرا آقا جون

بس که بد سر زده از من دیگه دلخسته شدم

بسرم هر چی بیاد حقمه والله آقا جون

آقا من تو رو قسم میدم به یک مرد غریب

همونی که کشته شد کنار دریا آقا جون

همونی که یه روزی خیمه هاشو آتیش زدن

دخترش آواره شد میون صحرا آقا جون

مددی کن که شبیه شهدا پاک بشم

ذکر یابن العسگری بگیرمو خاک بشم

یا ابا صالح پس کی میایی

 

 

----------------------------------------

صلوات

 

 

سید رسول تنهای تنها

 

 

----------------------------------------


دسته ها :
شنبه بیست و ششم 3 1386
X