بعضي روزا فک ميکنم بار گناهم
کاري کرده با من که پيشه تو رو سياهم
از خجالت بسته نگاهم درونم ميسوزه از سوز شعاعم
ياد گرفتاريم ميفتم
ياد اون لحظه اي که ميبرنم به ياد غسلو کفنم
ياد فشار قبرمو فرياد زدنم
ياد عذابو بدنم
ياد اون لحظه اي که دوتا ملک سوال کنن
ياد ساکت شدنم
ياد اون شلاقايي که ميزنن روي تنم
که بگو خداد کيه قبلت کجاس
چيه کتاب تو اسم پيمبرتو بگو
کمکم کن نمونه
جوابم تويه گلوم
تو سوال اوليي بگم علي
ديگه هرچي که بگن بگم حسين
.