دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 327999
تعداد نوشته ها : 228
تعداد نظرات : 183
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
پيروزى خون بر شمشير و بقاى دين



از قـرن هـاى متمادى، نهضت عاشورا به عنوان مظهر تجلى جنگ حق و بـاطل و روز عاشور، روز فداكارى و جان بازى در راه دين و حريت شـناخته شده است. حسين بن على(ع) در چنين روز تاريخى با يارانى انـدك ولـى ايمانى سرشار و پرصلابت با سپاه سنگ دل يزيد به مصاف پـرداخـت و كـربـلا را صحنه خونين عشق و شهادت ساخت و آزادگى، و حـريت را در بستر تاريخ صلا داد، و آزادمردان و آزادزنانى را در دامـن فـرهـنگ خود پرورد كه پرچم حريت را به دوش كشيدند و نهضت هايى را پديد آوردند.
عـاشورا يك روز بيش نبود اما شعاع تاثير آن به ابديت كشيده شده اسـت و چـنـان وجدان هاى حساس و دل هاى پاك را تحت تاثير فرهنگ خـود قـرار داده كه در دهه محرم هر سال در اكثر نقاط مجالس عزا و سوگوارى برپا مى شود.


امام خمينى(ره) درباره قيام عاشورا فرمودند: عاشورا قيام عدالت خـواهـان بـا عددى قليل و ايمان و عشقى بزرگ در مقابل ستم گران كـاخ نـشـيـن و مـسـتكبران غارت گر بود. اگر قيام عاشورا نبود، ابوسفيانيان قلم سرخ بر رخسار وحى و قرآن مى كشيدند.
يـزيد گمان مى كرد با كشتن حسين و يارانش مى تواند اساس وحى را بـرچـيند و به شعار پوسيده و آرمان جاهلانه جدش ابوسفيان و پدرش معاويه لباس تحقق بپوشاند.
دربـاره فـلـسـفـه نـهضت اباعبدالله الحسين(ع) كتاب ها و مقالات بـسـيـارى نـگـارش يافته و هركدام با نگاهى ويژه به آن نگريسته انـد، لـيـكن در اين مقال برآنيم تا به يكى از ابعاد قيام كربلا يعنى (بقاى اصول مذاهب الهى) اشاره اى گذرا داشته باشيم.


قـيام خون بار عاشورا گذشته از اين كه روحيه آزادى خواهى و ستم سـوزى و پـيكار با خودكامگى و استبداد را در دل هاى مستعد زنده كـرد و مـنشا پيدايش نهضت هاى بى شمارى عليه استكبار و استعمار گـرديـد، اصـول مـذاهب الهى را از خطر تحريف و نابودى نيز نجات بـخـشـيد و تمدنى عظيم و فرهنگى ريشه دار را براى افراد بشر به ارمغان آورد.


آيين الهى از آغاز پيدايش مذهب تاكنون (اسلام) بوده و هست. قرآن مـى فـرمـايـد: هـرآينه دين در پيشگاه الهى، دين اسلام است: (ان الـديـن عـندالله الاسلام). مذاهب ديگر هريك مكمل مذهب قبلى و يا در عـرض آن قرار داشتند، ولى اسلام محمدى آخرين شكل تكامل يافته اديـان آسـمـانـى اسـت و قـرآن كريم تنها كتابى است كه به صورت مـعـجـزه جاودانى از مذاهب الهى به يادگار مانده است و جوهره و هـويـت مـذهب را حفظ كرده است. به علاوه اين كه يگانه كتابى است كـه از تـحـريـف و بـدعت ها و آميختگى به اساطير و خرافات مصون اسـت، چـرا كـه از هـر حـيث در حد اعجاز مى باشد. مفاهيم بسيار بـلـنـد عـلمى، اخلاقى، سياسى، اقتصادى، تاريخى و از همه مهم تر تـاثـيـر شـگرف آن در دل ه، گوياى اوج اعجاز بى نظير اين كتاب الهى است.


قـرآن كـريم در كنار رسالت ارشاد و هدايت خلقت ه، نام و راه و آثـار پـيامبران سلف، پيام ه، داستان ها مبارزات بى امان آنان بـا طـواغـيـت زمان را نيز شفاف بيان كرده، تهمت ه، افتراها و تحريف هاى تاريخى را از ساحت مقدس پيامبران دفع كرده است.


آيـيـن مـحمدى و معجزه جاويد آن يعنى قرآن در زمانى كه مخالفان پـيامبران و موافقان آنان با يك ديگر جنگيدند و مى رفت تا چراغ هـدايت پيامبر رو به خاموشى بگرايد و زمينه محو دين فراهم شود، هـم چـو مشعلى فروزنده و روشنى بخش، تمام تحريف ها و بدعت ها و تـهـمـت هـا را از ساحت دين و زندگانى انبيا(صلوات الله عليهم) زدود و مـعـجزاتشان را تاييد كرد، و اشكالات و شبهات را از حريم ديـن بـرطـرف ساخت. اما همين آيين ناب و اعجاز عظيمش، قرآن، در زمـان يـزيـد دسـت خـوش خـطـرات بـسيارى شد و مى رفت تا يزيد و يـزيديان آيين ناب محمدى را از خاطره ها محو كنند. بدون شك اگر قـيـام امـام حـسـين(ع) و يارانش نبود وجان هاى عزيزشان را هدف تـيرهاى سپاه يزيد قرار نمى دادند، يزيديان تمام نسخه هاى قرآن را آتـش مـى زدنـد؛ چـنان چه بخت النصر تمام نسخه هاى تورات را آتـش زد و كـتاب انجيل نيز طعمه حريق واقع شد و محو گرديد.

اما پـس از سـالـيان متمادى جمعى نشستند و گفتند كه در قرآن يكتبون الـكتاب بايديهم آمده است و اين جمله را به خدا نسبت دادند، در حـالـى كـه نـه حـافظه آنان يارى مى كرد و نه امانت دار بودند؛ بـلكه سياست و جو حاكم به اضافه تمايلات نفسانى و تسويلات شيطانى درنوشـتن تـورات و انـجيل دخالت داشت. لذا افسانه ها و خرافاتى سـاخـتـنـد و عـقـايد باطل و نسبت هاى ناروا به خدا و پيامبران دادنـد كـه زبان از گفتن و قلم از نوشتن آن شرم دارد. اما قيام امـام حـسين(ع) و يارانش باعث بقاى دين محمدى شد و بر اعتبار و قـداست انبيا و مذاهبشان افزود. بى دليل نيست كه پيامبر فرمود: حـسـيـن مـنـى و انا من حسين؛ يعنى بقاى دين و نام و شريعت من، رهـيـن قـيام حضرت حسين(ع) است؛ همان گونه كه عظمت و بقاى نهضت كـربـلا نيز وابسته به نبى اسلام(ص) مى باشد. از اين رو گفته اند آيـيـن مـقـدس اسـلام، محمدى است ولى بقاى آن حسينى است: (الاسلام محمدى الحدوث وحسينى البقإ).


پاى ز هستى كشيد بر سر پيمان
آرى اين شيوه و مرام حسين است
باعث ويرانى بساط اميه
همت والاى مستدام حسين است
زنده شد اسلام مرده زاده سفيان
اين اثر كربلا و شام حسين است
آن كه ز هم تار پود ظلم و ستم را
بگسلد، آن همت و حشام حسين است
آيت مظلوميش به گنبد گردون
پرچم خونين و سرخ فام حسين است
 

يـقـيـنـا مذهب و تمدن امروز بشر مديون قيام عاشورا است. متفكر شهير، آقاى محمدرضا حكيمى مى گويد:
(امـام حسين بر همه انسان هاى پس از خود تا آخر تاريخ و بر همه بـشـريت و تمدن هاى پس از خود حق دارد، و همه ـ هركدام به گونه اى ـ مـرهـون و مـديون اويند، زيرا اگر امام حسين نبود، عاشورا نـبـود، و اگـر عاشورا نبود، اسلام نمى ماند، و اگر اسلام نمانده بـود، تمدن اسلامى پديد نمى آمد تا مايه اصلى تمدن ها و پيش رفت هـاى بعدى و ظهور رنسانس (تحول علمى) در غرب بشود و در آن صورت اين تمدن كنونى وجود نداشت


دسته ها :
دوشنبه بیست و دوم 11 1386
X