دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 344128
تعداد نوشته ها : 228
تعداد نظرات : 183
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در حوزه نیرهای مسلح، از بین رفتن روحیه حقارت و خودکم‌بینی و متقابلاً ایجاد روحیه ابتکار و خلاقیت در کارکنان و متخصصان نیروهای مسلح می‌باشد. این دستاورد که تحولی در قلمرو ندیشه و تفکر و روحیات انسانی می‌باشد، موجب بروز و شکوفایی استعدادهای کارکنان و متخصصان نیروهای مسلح و ایجاد تحولات ارزشمند در حوزه پشتیبانی از نیروهای مسلح کشور شده است.

نحو ه ی عملکرد مستشاران نظامی آمریکا و نیز سیاست‌های رژیم پهلوی موجب شده است که اولاً نظامیان و متخصصان نیروهای مسلح از نظر تفکر و اندیشه، حالت حقارت و خودکم‌بینی داشته و نسبت به غربی‌ها احساس ضعف و ناتوانی نمایند . این امر به نوبه خود در سرکوب استعدادها و جلوگیری از بروز و شکوفایی خلاقیت آنان نقش زیادی ایفا می‌کرد.

البته تردیدی نیست که پیشرفت‌های تکنولوژیک غرب در برخی زمینه‌ها به ویژه در امور نظامی، رشد غربگرایی را در بین مردم مشرق زمین تسریع کرده بود، ولی عامل مهم و عمده غرب‌گرایی شرقیان، همان عامل روانی پیدایش اسطوره برتری یا پرستیژ غرب بود که در بین شرقیان رواج یافت و غرب‌گرایی را به غرب‌زدگی تبدیل نمود و آن‌ها خود را در مقابل فرهنگ غرب، باخته و عزت نفس خویش را از دست دادند.

ثانیاً به آن دسته از استعدادها و خلاقیت‌های نظامیان و متخصصان ایرانی که علی‌رغم فضای مذکور، بروز و ظهور می‌کرد، اجازة عمل نمی‌دادند و به بهانه‌های مختلف آن‌ها را از نزدیک شدن به قطعات، دستگاه‌ها و تجهیزات مختلف منع می‌کردند. این دو محدودیت برای نظامیان و متخصصات نیروهای مسلح کشورمان بسیار آزاردهنده و زجرآور بود. آن‌ها به چشم خود می‌دیدند که چگونه استعدادهای درخشان آنان سرکوب شده و در برابر مستشاران آمریکایی تحقیر می‌شوند.

به برکت پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نظامیان و متخصصان نیروهای مسلح هویت خود را کسب کرده و احساس خودباوری و توانستن در آنان ظهور و بروز یافت. در این رابطه حضرت امام خمینی(ره) می‌فرمایند:

«ما افتخار می‌کنیم که... به تحولات شکرف صنعتی از قبیل راه‌اندازی کارخانجات و دگرگونی در خطور تولید و ساختن و اختراع ده‌ها وسایل پیشرفته و مدرن نظامی، آن هم بدون حضور هیچ مستشاری و بدون هیچ گونه کمک خارجی دست یافته‌ایم. شما دیدید که در این جنگ تحمیلی که پیش آمده و محاصره اقتصادی شدیم، خود ایرانی‌ها، خود ارتشی‌ها این قطعات را درست کردند. اگر قبل از این بود، یکی از آن قطعات را نمی‌توانستند درست کنند، از باب این که شخصیتشان را گم کرده بودند، می‌گفتند باید متخصص بیاید. » ١

رهبر معظم انقلاب نیز در این رابطه در دیدار با اجتماع 200 هزار نفری شرکت‌کنندگان در مانور بزرگ ذوالفقار می‌فرمایند:

«رژیم گذشته کشور عزیز ما، پول‌های گزاف و بی‌حساب به بیگانگان داده می‌شد... و ابزارهای نظامی در اختبار آن رژیم قرار می‌گرفت، اما کاملاً تحت اختیار و زیر کلید و در کنترل خودشان! هواپیماهایی که به ایران می‌فروختند، حتی اجازه نمی‌دادند که قطعات یدکی آن‌ها در این جا ساخته بشود، حتی قطعات مرکب آن‌ها در این جا بازگردد و شناخته بشود، آن قطعه را همین‌طور در بسته سوار هواپیما می‌کردند و به کشور سازنده می‌بردند. در آن جا یک قطعه دیگر با قیمت گزافی می‌فروختند و به ایران می‌فرستادند، در حالی که ایرانی می‌توانست آن را تعمیر کند! این جوان صنعتگر ایرانی که امروز در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به خود این گستاخی و جرأت را می‌دهد که به فکر ساختن هواپیمای شکاری – بمب افکن بیفتد و یک جنگنده مجهز و پیشرفته بسازد، همین‌ها در ارتش آن روز ایران و در سراسر کشور ما بودند، اما کارایی نداشتند! استعداد بود، امکان بود، اما قدرت به کار انداختن نبود و به آن‌ها فرصت داده نمی‌شد.

امروز جوانان ما، صنعتگران ما، مهندسان ما، فن‌آوران ما، با ابتکاری که مخصوص ملت ماست – به این معنا که ملت ما هم بحمدالله از آن به صورت ویژه‌ای برخوردار است – در زمینه ساخت تجهیزات نظامی، توانسته پیشرفت‌های زیادی را پیدا کنند. این هواپیمای آذرخش را با استفاده از تجربیات خود ساختند. چون ما انواع هواپیما‌های ساخت کشورهای مختلف را در این جا داریم، هواپیماهای ساخت کشورهای غربی، ساخت کشورهای شرقی، آنچه را که در آموزش‌ها و تجربه‌های خودشان به دست آوردند، بر روی هم گذاشند و این هواپیما امروز ساخته شده است و جمهوری اسلامی ایران به وسیله همین نیروهای مؤمن ما، در عداد سازندگان جنگده‌های پیشرفته دنیار درآمده است، اما در گذشته چنین فرصت‌هایی داده نمی‌شد.
عزیزان من! جوانان ایران! جوانان نظامی و ارتشی! رژیم‌های خائنی که بر این کشور و بر این آب و خاک مقدس حکومت می‌کردند، سال‌های متمادی پدران شما را تحقیر کردند و اجازه دادند که بیگانگان، مردم ایران را تحقیر کنند. نه سیاستمداران ایرانی جرأت نفس کشیدن داشتند، نه دانشمند و فن‌آور ایرانی قدرت کار کردن داشت، نه جوان ایرانی قدرت نوآوری و ابتکار داشت و نه نظامی ایرانی حتی توان دفاع از مرزهای این کشور را داشت. آمریکایی‌ها، استعمارگران، امپراتوری استعمارگر پیر در گذشته – انگلیس – ملت ایران را این طور می‌طلبیدند و این گونه می‌پسندیدند. » ٢

برخی از ابتکارات، خلاقیت‌ها و توانمندی‌های ارتش جمهوری اسلامی که از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است به شرح ذیل می‌باشد:

- بازسازی رادارهای تونیک توسط پرسنل نیروی هوایی.
- بازسازی هلیکوپترهای فرسوده و تعمیرات اساسی آن ها با همت نیروهای متخصص ارتش.
- ساخت اسکله شناور توسط وزارت دفاع.
- تعمیر قطعات راداری توسط همافران نیروی هوایی.
- راه‌اندازی ناوشکن‌ها توسط متخصصین نیروی دریایی.
- بازسازی هواپیمای جنگنده توسط همافران نیروی هوایی.
- تعمیر موتور جت توسط متخصصین نیروی هوایی.
- تعمیر موتور تانک توسط کارکنان متخصص ارتش.
- ابتکار همافران هوایی در عملیاتی کردن سیستم مربوط به عملیات شناسایی هوایی.
- خلاقیت کارکنان نیروی هوایی در راه‌اندازی دستگاه آزمایش موشک. تعمیر و بازسازی دستگاه‌های مولد برق سیستم‌های راداری.
- تعمیر موتور هواپیماهای شکاری.
- تعمیر و بازسازی هواپیمای اف 4.
- خودکفایی در زمینه ساخت و یا تعمیر بسیاری از تجهیزات و قطعات نظامی.
- ساخت هواپیمای جنگنده آذرخش.
- تجهیز و بهینه‌سازی هواپیمای سی 130، سیستم موشکی راپیر.
- تجهیز هواپیمای اف 4 به باک‌های خارجی و افزایش برد پروازی.
- تجهیز هواپیمای اف 4 به سیستم سوختگیری هوایی.
- طراحی و ساخت لانچز (پرتاب کننده) چهار موشکی با قابلیت شلیک همزمان یا تک تک.
- طراحی و ساخت اولین گیرنده و فرستنده انفرادی در ایران.
- خودکفایی در آموزش خلبانی و دستگاه مشابه‌سازی آموزش پروازی هواپیما.
- ساخت اتومبیل شمس.
- طراحی و ساخت موشک‌های دامی هواپیمای میگ‌ 29.
- به‌سازی سیستم‌های رادار کنترل آتش هواپیماهای اف 4.
- ایجاد قابلیت سوخت‌گیری میگ 29 در هوا.
- ساخت هلیکوپتر آموزشی.
- طراحی و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راه‌اندازی خط تولید انبوه آن.
- طراحی و سخت خودرو تانک بر (ببر 40).
- طراحی و ساخت قطعات تانک چیفتن.
- طرحی و ساخت دستگاه هشداردهنده، لیزری برای حفاظت از ادوات زرهی.
- طراحی و ساخت وسایل الکترونیکی و مخابراتی که برخی به تولید انبوه هم رسیده‌اند.
- ساخت قطعات آرپی‌جی، توپ 57 میلی‌متری ضدهوایی، خمپاره اندازه 12 م‌م، کاتیوشا، تیربر دوشکا و توپ‌های 130 و 155 و 175 و 203 م‌م.
- ساخت تانک ذوالفقار 2.
- طراحی و ساخت پلانتاریم (آسمان‌نما) در نیروی دریایی.
- طراحی رصدخانه رادیویی.
- طراحی و ساخت شناور کلاس پیکان.
- ساخت انواع مین‌ها که جنبة استراتژیک دارد.
- طراحی و ساخت انواع شناورها و یدک‌کش‌ها مانند یدک‌کش یونس.
- مجهزنمودن بال‌گردهای 214 به تیربار کالیبر 50 دوشکا.
- ساخت موشک فاتح 110- (از موفق‌ترین موشک‌های زمین به زمین در جهان)
- تحول چشمگیر در ساخت مهمات.
- راه‌اندازی خطوط تعمیرات اساسی هواپیماهای نظامی.

پی نوشت :
١ - علی شیخیان و علی محمدی و مهدی عبداللهی، نیروهای مسلح در وصیت نامه ی سیاسی - الهی امام خمینی (ره) ص ٢٠٠
٢ - از ٢٩ فرودین تا ارتش حزب الله، ص ٧٧


* منبع : ٩٢ دستاورد انقلاب اسلامی ایران، ص ٣٣٨

دسته ها :
چهارشنبه یازدهم 10 1387

نقش روشنفکران (1)

در اجتماعات استعمارزده و عقب مانده ، عادتاً روشنفکران هستند که می خواهندیا می کوشند که این شعور و وجدان جمعی را در مردم وطن خود بیدار کنند . از آنجا که زبان و سنن و فرهنگ ملی در ذهن این روشنفکران مرادف است با واقعیت فعلی ملت که آمیخته ای است از گرفتاری ها و بدبختی ها و عقب ماندگی ها و محرومیت ها ، روشنفکر از تبلیغ روی این سنت سر باز می زند و به سوی الگوهای دنیای پیشرفته و حاکم رو می آورد و می کوشد آن الگوها را برای ملت خود سرمشق تشکیل و تکوین شعور ملی قرار دهد . فرانتس فانون ، جامعه شناس وروان شناس بیدار دل آفریقایی که در اثر مهم و جاودان خویش نفرین شدگان زمین ظهور این حالت و احساس را در میان روشنفکران جامعه ی استعمار زده ، مرحله ی ابتدایی و خام تبلور وجدان ملی در میان این قشر می خواند . در این مرحله فکر روشنفکر جامعه ی استعمارزده گر چه از مقوله ی اندیشه است ، ولی یک کالای وارداتی است که از وراء مرزها و از سوی کشورهای مسلط غرب آمده است . او در این مرحله تنها « ترجمه ای می اندیشد و ترجمه ای عمل می کند . »
در مرحله دوم ، فانون زمانی که روشنفکر جامعه ی عقب مانده تصمیم گرفته است با صمیمت بیشتری به ملت خود بپردازد ، ولی چون موجودی ملت را با بدبختی و پریشانی و جهل و عقب ماندگی می یابد ، به سوی روزگاری از تاریخ ملت خود می رود که در آن جلال و شکوه و مجد و عظمتی با حداقل زرق و برقی سراغ بگیرد . بدین جهت ، یکباره جامعه ی حالیه را با تمام دلبستگی هایش رها می کند و از فراز قرن ها پرواز می کند و به هزاران سال قبل خیز بر می دارد ، اگر در تاریخ واقعی ملت خود چنین روزگاری را نیابد به سوی افسانه ها ی کهن رو می آورد . و منزل سوم تحول روشنفکر موقعی است که وی خیالپردازی ها را رها کرده ، با خلق وطن خود آشتی کرده و با درد و غمهای آنها آشنا شده ، طعم محرومیتها و فشارها را چشیده به دلبستگی های توده بستگی پیدا کرده است و به عقاید و عواطف آنها احترام می گذارد و خود را با آن آشنا می سازد و از آن درس و الهام می گیرد . تنها اینجاست که روشنفکر ، به شرط صداقت و عدم تقلید و دنباله روی از استادان غربی اش ، نقش سازنده و پیشرو خود را در ساختن و پرداختن و برانگیختن شعور و وجدان ملی باز می یابد و هر اندازه در این راه صمیمیت و گذشت بیشتری نشان دهد ، محصول و تأثیر اندیشه و عمل او وسیعتر و سریعتر می شود .

رخنه ی فرصت طلبان (2)

رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر نهضت است . وظیفه ی بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه ی این گونه افراد را سد نمایند . هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد ، سر و کلّه ی افراد فرصت طلب پیدا می شود . روز به روز که از دشواریها کاسته می شود و موعود چیدن ثمر نزدیکتر می گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پرشورتر پای عَلَم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجاً انقلابیون مؤمن و فداکاران اولیه را از میدان بدر می کنند . این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که می گویند : « انقلاب فرزند خور است . » گویی خاصیت انقلاب این است که همین که به نتیجه رسید فرزندان خود را یک یک نابود سازد . ولی انقلاب فرزندخور نیست ، غفلت از نفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار می آورد . سردار ملی ها و سالار ملی ها و سایر قهرمانان آزادی خواه ، همه به گوشه ای پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت در گرسنگی و گمنامی مردند ، اما فلان الدوله ها که تا دیروز زیر پرچم استبداد با انقلابیون می جنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان می انداختند ، به مقام صدارت عظمی رسیدند و نتیجه ی نهایی ، استبدادی شد به صورت مشروطیت . فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد . در دوره ی عثمان ، فرصت طلبان جای شخصیت های مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ، طریدها وزیر شدند و کعب الاخبارها مشاور ، و اما ابوذرها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند .

نفوذ اندیشه های بیگانه (3)

اندیشه های بیگانه از دو طریق نفوذ می کنند . یکی از طریق دشمنان . هنگامی که یک نهضت اجتماعی اوج می گیرد و جاذبه پیدا می کند و مکتب های دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد ، پیروان مکتبهای دیگر برای رخنه کردن در آن مکتب و پوساندن آن از درون ، اندیشه های بیگانه را که با روح آن مکتب مغایر است وارد آن مکتب می کنند و آن مکتب را به این ترتیب از اثر و خاصیت می اندازند و یا کم اثر می کنند .
دیگر از طریق دوستان و پیروان ، گاهی پیروان خود مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب ، مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه های بیگانه می گردند و آگاهانه یا نا آگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب می دهند و عرضه می نمایند . امروز که نهضت اسلامی ایران اوج گرفته و مکتبها و « ایسم » ها را تحت الشعاع قرار داده است ، هر دو جریان را مشاهده می کنیم . هر گروهی را می بینیم که واقعاً وابسته به مکتبهای دیگر بالخصوص مکتبهای ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها و مارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد ، اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند . بدیهی است اسلامی که با محتوای ماتریالیستی در مغز یک جوان فرو رود و تنها پوسته ی اسلامی داشته باشد به سرعت دور انداخته می شود . و هم می بینیم – و این خطرناکتر است – که افرادی مسلمان ولی ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته ی مکتبهای بیگانه ، به نام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه ، فلسفه ی تاریخ می نویسد همان طور ، سیاست می نویسد همان طور ، جهان بینی می نویسد همان طور ، تفسیر قرآن می نویسد همان طورو... و... و... ؛ من به عنوان یک فرد مسؤول به مسؤولیت الهی ، به رهبران عظیم الشأن نهضت اسلامی که برای همه شان احترام فراوان قائلم ، هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می کنم که نفوذ و نشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه های اسلامی و با مارک اسلامی اعمّ از آن که روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت گیرد ، خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند . راه مبارزه با این خطر تحریم و منع نیست . مگر می شود تشنگانی را که برای جرعه ای آب له له می زنند ، از نوشیدن آب موجود به عذر این که آلوده است منع کرد ؟! این ما هستیم که مسؤولیم . ما به قدر کافی در زمینه های مختلف اسلامی کتاب به زبان روز عرضه نکرده ایم . اگر ما به قدر آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم ، به سراغ آب های آلوده نمی رفتند .
گر نه تهی باشدی بیشتر این جویها خواجه چرا می دود تشنه در این کویها
راه مبارزه ، عرضه داشتن صحیح این مکتب در همه ی زمینه ها با زبان روز است . حوزه های علمیه ی ما که امروز این چنین شور و هیجان فعالیت اجتماعی یافته اند باید به مسؤولیت عظیم علمی و فکر خود آگاه گردند ، باید کارهای علمی و فکری خود را ده برابر کنند ، باید بدانند که اشتغال منحصربه فقه و اصول رسمی جوابگوی مشکلات نسل معاصر نیست .

تجدد گرایی افراطی (4)

پرهیز از افراط و تفریط و گرایش به اعتدال در هر کاری خالی از دشواری نیست . گویی همیشه راه اعتدال یک خط باریک است که اندک بی توجهی موجب خروج از آن است . این که در آثار دینی وارد شده که « صراط » از « مو» باریکتر است اشاره به همین نکته است که رعایت اعتدال در هر کاری سخت و دشوار است . بدیهی است که مشکلات جامعه ی بشری نو می شود و مشکلات نو راه حل نو می خواهد . « الحوادث الواقعه» چیزی جز پدیده های نو ظهور نیست که حل آنها بر عهده ی حاملان معارف اسلامی است . برخی آن چنان عوام زده هستند که تنها معیارشان سلیقه ی عوام است و عوام هم گذشته گر است و به حال و آینده کاری ندارد . برخی دیگر که به مسائل روز توجه دارند و درباره آینده می اندیشند متأسفانه سخاوتمندانه از اسلام مایه می گذارند ؛ سلیقه ی روز را معیار قرار می دهند و به نام « اجتهاد آزاد »به جای آن که اسلام را معیار حق و باطل زمان قرار دهند ، سلیقه و روح حاکم بر زمان را معیار اسلام قرار می دهند. مثلاً : مَهر نباید باشد چون زمانی نمی پسندند ، تعدد زوجات یادگار عهد بردگی زن است ، پوشیدگی همین طور ،اجاره ومضاربه و مزارعه یادگار عهد فئودالیسم است و فلان حکم دیگر یادگاری عهدی دیگر ، اسلام دین عقل و اجتهاد است ، اجتهاد چنین و چنان حکم می کند . باید توجه داشته باشیم که حتی معیارهایی که دانشمندان روشنفکر و مترقی اهل تسنن نظیر عبده و اقبال برای حل مشکلات جدید ارائه کرده اند از قبیل تمایز قائل شدن میان عبادات و معاملات و تعبیرهای خاصی که آنها از اجماع ، اجتهاد ، شورا و غیره کرده اند و همچنین جهان بینی اسلامی که آنها عرضه کرده اند ، به هیچ وجه برای ما که پرورده ی فرهنگ اسلامی پیشرفته ی شیعی هستیم قابل قبول نیست و نمی تواند الگو قرار گیرد . فقه شیعه ، حدیث شیعه ، کلام شیعه ، فلسفه شیعه ، تفسیر شیعه ، فلسفه ی اجتماعی شیعه از آن چه در جهان تسنن رشد کرده بسی رشد یافته تر و جوابگوتر است . به هر حال تجدیدگرایی افراطی- که هم در شیعه وجود داشته و هم در سنی – و در حقیقت عبارت است از آراستن اسلام به آنچه از اسلام نیست و پیراستن آن از آنچه از اسلام هست به منظور رنگ زمان زدن و باب طبع زمان کردن ، آفت بزرگی برای نهضت است و وظیفه رهبری نهضت است که جلوی آن را بگیرد .

ابهام طرح های آینده (5)

فرض کنید ساختمان فرسوده و بی قواره ای را که در آن با ناراحتی به سر می بریم می خواهیم خراب کنیم و به جای آن ، ساختمانی نو وزیبا که فاقد نواقص قبلی باشد و آسایش ما را کاملاً تأمین کند، بسازیم . اینجا دو احساس داریم : یک احساس منفی درباره ی ساختمان موجود که می خواهیم هر چه زودتر خود را از شر آن راحت سازیم و دیگر احساس مثبت درباره ی ساختمان جدیدی که می خواهیم بسازیم و هر چه زودتر یک زندگی خانوادگی ایده آل در آن به وجود آوریم . از نظر احساس منفی تکلیف ما روشن است . نیاز زیادی نیست که ضرورت تخریب آن برای ما توضیح داده شود ، زیرا عملاً ناراحتیها را لمس می کنیم . اما از نظر احساس مثبت اگر طرحی و نقشه ای مشخص جلوی ما بگذارند یا ماکتی تهیه کنند و جلوی ما بگذارند که ساختمان آینده این است با این مزایا و محاسن ، و ما در آن نقصی نتوانیم پیدا کنیم قطعاً تسلیم می شویم و قبول می کنیم . ولی اگر طرحی ارائه نشود و از طرف متخصصان مورد اعتماد به طور اجمال گفته شود بعد از خراب کردن ، ساختمانی بسیار عالی به جای آن خواهیم سا خت ، بدیهی است که شوق ما تحریک می شود اما نوعی دلهره هم در ته دل خواهیم داشت .
اما اگر دو گروه مهندس پیشنهاد ساختن ساختمان جدید با نقشه معین و وعده بدهند که بهترین ساختمان ها خواهیم ساخت . اینجاست که ابهام و روشن نبودن طرح این گروه ممکن است و ما را به سوی گروهی می کشاند که طرحی نو و روشن دارد .
روحانیت آن گروه مهندس اجتماعی مورد اعتماد جامعه است که به علل خاصی درارائه طرح آینده کوتاهی کرده و لااقل به طور کامل و به امضاء رسیده ارائه نداده است . اما در مقابل ، گروههای دیگر هستند که طرحها و نقشه هاشان مشخص است ؛ معلوم است جامعه ی ایده آل آنها از نظر حکومت ، از نظر قانون ، از نظر آزادی ، از نظر ثروت ، از نظر مالکیت ، از نظر اصول قضایی ، از نظر اصول اخلاقی و ... چگونه جامعه ای است . تجربه نشان داده که روشن نبودن طرح آینده ضایعات اساسی به بار می آورد .
قطعاً نهضت باید طرحهای روشن و خالی از ابهام و مورد قبول و تأیید رهبران ارائه دهد تا جلو ضایعات گرفته شود . ما خوشبختیم و خدا را سپاسگزار که از نظر مواد خام فرهنگی ، فوق العاده غنی هستیم . نیازی از این نظر به هیچ منبع دیگر نداریم . تنها کاری که باید بکنیم استخراج و تصفیه و تبدیل این مواد خام به مواد قابل استفاده است و مستلزم بیداردلی و کار و صرف وقت است . و باز خوشبختیم که این بیداری در حوزه های علمیه ما آغاز شده و امیدوارم که روز افزون باشد و هر چه زودتر شاهد آنچه آرزو داریم باشیم .

پی نوشت ها :

1-خدمات متقابل اسلام و ایران ص24
2- نهضتهای اسلامی در صد ساله ی اخیر ص92
3- همان کتاب ص87
4- همان کتاب ص89
5- همان کتاب ص94
پاورقی ها
1)خدمات متقابل اسلام و ایران / استاد مرتضی مطهری / شهریور 84 /چاپ فجر / انتشارات صدرا
2)پیرامون انقلاب اسلامی /استاد مرتضی مطهری / شهریور 84 / چاپ فجر / انتشارات صدرا
3)نهضتهای اسلامی در صد ساله ی اخیر / استاد مرتضی مطهری / اردیبهشت 84 / چاپ فجر / انتشارات صدرا
4)پیرامون جمهوری اسلامی / استاد مرتضی مطهری /شهریور 84 / چاپ فجر /انتشارات صدرا .

دسته ها :
سه شنبه دهم 10 1387
X