ديشب هيچكي خونمون نبود
يه قسمتي از حياط خونمونو آب پاشي كردم
بوي رطوبت خاصي ميومد
داداشم با دوستش اومدن تو خونه-به دوست داداشم كه اسمشم مهدي بود گفتم
كي ميشه امام زمان ظهور كنه -همه جا رو آب پاشي ميكنيم
گفتش امام زمان ايشالله ميادش
---------------------------------
آيا من زنده هستم تا ببينمش؟
يا اينكه زير هزاران خروار خاك خفته ام؟
نميدونم-آخه كسي كه گنهكاره لياقت نداره امامشو ببينه
منم لياقت ندارم-ميدونم
تو نجف كه بوديم برا كفترايه
امام علي گندم ميخريديمو ميداديم بهشون
اينقد كفتر بود-خيلي جاتون خالي بود
من يه لحظه به همسفريم گفتم:
امام حسن نه بارگاهي داره و نه...
خيلي دوس داشتم گريه كنم ولي نجف يه آرامش خاصي داره كه وصفش نميشه كرد
به نال ای دل که دیگر ماتم آمد | بگری ای دیده ایام غم آمد | |
گل غم سرزد از باغ مصیبت | جهان را تازه شد داغ مصیبت | |
جهان گردید از ماتم دگرگون | لباس تعزیت پوشیده گردون | |
ز باغ غصه کوه از پا فتاده | زمین را لرزه بر اعضا فتاده | |
فلک تیغ ملامت بر کشیده | ز ماه نو الف بر سر شیده | |
ازین غم آفتاب از قصر افلاک | فکنده خویش را چون سایه بر خاک | |
عروس مه گسسته موی خود را | خراشیده به ناخن روی خود را | |
خروش بحر از گردون گذشته | سرشک ابر از جیحون گذشته | |
تو نیز ای دل چو ابر نوبهاری | به بار از دیده هر اشگی که داری | |
که روز ماتم آل رسول است | عزای گلبن باغ بتول است | |
عزای سید دنیا و دین است | عزای سبط خیرالمرسلین است | |
عزای شاه مظلومان حسین است | که ذاتش عین نور و نور عین است | |
دمی کز دست چرخ فتنه پرداز | ز پا افتاد آن سرو سرافراز | |
غبار از عرصهی غبرا برآمد | غریو از گنبد خضرا برآمد | |
ملایک بیخود از گردون فتادند | میان کشتگان در خون فتادند | |
مسلمانان خروش از جان برآرید | محبان از جگر افغان برآرید | |
درین ماتم بسوز و درد باشید | به اشگ سرخ و رنگ زرد باشید | |
بسان غنچه دلها چاک سازید | چو نرگس دیدهها نمناک سازید | |
ز خون دیده در جیحون نشینید | چو شاخ ارغوان در خون نشینید | |
به ماتم بیخ عیش از جان برآرید | به زاری تخم غم در دل بکارید |
السلام علیک یا ابا عبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله
ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار
ولا جعله الله آخر العهد
منی لزیارتکم
اَلسَّلامُ عَلَی الحُسَین(ع)
وَ عَلی عَلیِّ بنِ الحُسَین(ع)
وَعَلی اُولادِ الحُسَین(ع)
وَ عَلی اَصحابِ الحُسَین(ع)
قال الصادق علیه السلام: "اربعة الاف ملك عند قبر الحسین (ع)
شعث غبر
یبكونه الى یوم القیامة. "
امام صادق علیه السلام فرمود: چهارهزار فرشته نزد قبر سید الشهدا (ع)
ژولیده و غبارآلود، تا روز قیامت بر آن حضرت مىگریند.
(كامل الزیارات، ص 119)
گریه حضرت زکریا بر امام حسین علیه السلام
مولایمان حضرت بقیة الله (عج)در پاسخ سعدبن عبدالله در ضمن حدیثی طولانی میفرمایند:
حضرت زكریا از پروردگارش درخواست نمود كه اسامی پنج تن را به او بیاموزد. جبرئیل
براو نازل شد و آنها را به او آموخت. هر گاه كه زكریا اسم محمد(ص) وعلی(ع) وفاطمه(س)
وحسن(ع) را میبرد اندوهش برطرف میشد، ولی همین كه اسم حسین(ع) را می برد بغض
گلویش را می فشرد و نفسش به شماره می افتاد و گریه اش می گرفت. روزی گفت: خداوندا،
چه سری دارد كه هر گاه اسم چهار نفر از اینان را میبرم غم و اندوهم برطرف می شود و
خاطرم تسكین می یابد،ولی هنگام نام بردن از حسین(ع) اشكم جاری وآه و ناله ام بلند میشود؟
خداوند متعال داستان حسین(ع) را به او خبر داد و فرمود: (كهیعص) .
كاف اسم كربلا، هاء هلاكت خاندان پیامبر(ص)، یاء یزید كه به حسین(ع) ظلم و ستم نمود،
عین اشاره به عطش و تشنگی حسین(ع) و صاد صبر اوست .
زكریا كه این مطالب را شنید سه روز از مسجدش بیرون نرفت و دستور داد كسی بر او وارد
نشود و شروع به گریه و زاری نمود و ذكر مصیبت او این عبارت بود: خداوندا، آیا بهترین
آفریدگانت به فرزندش مصیبت زده میشود؟ آیا چنین مصیبتی بر آستانه آنان فرود می آید؟