بس خون دل كه در سفر عشق خورده شد
بس رنجهـا كـه در ره محبوب بـرده شد
بس بارهـا بـه دوش ز محنـت گرفته شد
بس راههـاى سخـت كه با سر سپرده شد
با ايـن همه ملول نيام چون به راه دوست
با شـــادى تمــام مــراحل شمــرده شد
امروز خوش دلم ز وصالـش اگـرچـه دى
جانــم ميــان قيــد مكـــاره فشـرده شد
«لطفى» هـزار شكر كـه از وصل روى يار
هــر زنــگ غــم ز آينـة دل ستـرده شد